اعتراض ثالث چیست؟ راهنمای کامل انواع، شرایط و مراحل طرح دعوا
- خانه
- اعتراض ثالث چیست؟ راهنمای کامل انواع، شرایط و مراحل طرح دعوا
اعتراض ثالث ابزاری قانونی است که به افراد ثالث اجازه میدهد در صورتی که رأی دادگاه بدون حضور آنها حقوقشان را تضییع کرده باشد، نسبت به آن اعتراض کنند. این مقاله به بررسی انواع اعتراض ثالث، شرایط و مراحل طرح دعوا، تفاوت اعتراض ثالث اصلی و طاری و نحوه رسیدگی در دادگاهها میپردازد.
اعتراض ثالث یکی از راهکارهای قانونی در نظام حقوقی ایران است که به اشخاصی تعلق میگیرد که در یک دعوا، جزء اصحاب دعوا نبودهاند اما رأی صادره به نحوی به حقوق آنها لطمه وارد کرده است. در واقع، اعتراض ثالث به شخصی اجازه میدهد نسبت به رأیی که بدون حضور او صادر شده ولی به ضررش تمام شده، اعتراض کند و درخواست رسیدگی مجدد بدهد.
بهعبارت دیگر، دعوای اعتراض ثالث نوعی اعتراض و تقاضای بازنگری در رأی است که از سوی فردی خارج از طرفین اصلی پرونده مطرح میشود. قانونگذار برای حمایت از حقوق چنین اشخاصی، دو نوع اعتراض ثالث پیشبینی کرده است:
اعتراض ثالث اصلی
اعتراض ثالث طاری
در ادامه این مقاله، به بررسی کامل هر یک از انواع اعتراض ثالث، شرایط طرح آن، مراحل قانونی، و آثار حقوقی مربوط به این اعتراض میپردازیم. اگر شما نیز با رأیی مواجه شدهاید که بدون دخالت شما صادر شده و منجر به تضییع حقتان شده است، مطالعه این مطلب میتواند راهنمای مناسبی برای شما باشد.
اعتراض ثالث یکی از راههای قانونی برای اعتراض به آرای دادگاههاست که توسط شخصی مطرح میشود که در دعوای اصلی بین خواهان و خوانده حضور نداشته است، اما رأی صادره به حقوق او لطمه وارد کرده است. در واقع، اعتراض ثالث دعوایی است که شخص حقیقی یا حقوقی برای دفاع از حقوق خود، نسبت به رأیی که بدون حضور او صادر شده و منجر به تضییع منافعش گردیده، مطرح میکند. قانونگذار این امکان را فراهم کرده تا افرادی که در جریان رسیدگی به دعوا نقشی نداشتهاند اما نتیجه پرونده به زیان آنها تمام شده، بتوانند از طریق طرح دعوای اعتراض ثالث، خواستار بررسی مجدد رأی شوند. این نهاد حقوقی یکی از ابزارهای مهم در جهت تحقق عدالت قضایی و جلوگیری از تضییع حقوق اشخاص ثالث است.
اعتراض ثالث یکی از نهادهای مهم در نظام قضایی است که بسته به نوع رأی، مرجع صادرکننده و مرحله رسیدگی، به چند دسته تقسیم میشود. در ادامه با مهمترین انواع اعتراض ثالث آشنا میشویم:
اعتراض ثالث اصلی زمانی مطرح میشود که شخص ثالث مستقیماً به رأی صادرشده از دادگاه اعتراض میکند، زیرا آن رأی بدون حضور او صادر شده و به حقوقش لطمه وارد کرده است. در این حالت، شخص باید دادخواست اعتراض ثالث اصلی را به همان دادگاهی تقدیم کند که رأی معترضعنه را صادر کرده است.
در اعتراض ثالث طاری، شخص ثالث در جریان یک دادرسی دیگر متوجه میشود که یکی از طرفین به رأیی استناد کرده که برای او زیانبار است. در چنین شرایطی، وی میتواند در همان دعوا، به صورت طاری (ضمنی) نسبت به آن رأی اعتراض کند.
در زمان اجرای حکم، اگر شخص ثالث ادعا کند که مال موضوع اجرا متعلق به اوست یا اجرای حکم حقوقش را نقض میکند، میتواند اعتراض ثالث اجرایی مطرح نماید. این نوع اعتراض در چارچوب مقررات قانون اجرای احکام مدنی رسیدگی میشود.
مطابق مواد ۱ و ۲ قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت، هرگاه عملیات اجرایی اداره ثبت باعث تضییع حقوق شخص ثالث شود، او حق دارد نسبت به دستور اجرا اعتراض کند و از مرجع صالح درخواست رسیدگی نماید.
در صورتی که رأی صادره از شعب دیوان عدالت اداری منجر به تضییع حقوق اشخاص ثالث شود، آنها میتوانند اعتراض ثالث در دیوان عدالت اداری را مطرح کنند تا رأی صادره مورد بازنگری قرار گیرد.
بر اساس مواد ۱۶ تا ۲۰ قانون ثبت، اگر در جریان ثبت ملک، تحدید حدود یا تعیین حقوق ارتفاقی، حقوق شخص ثالث نادیده گرفته شود، او میتواند اعتراض ثالث نسبت به ثبت ملک یا تحدید حدود را مطرح نماید.
هرگاه رأی کیفری به حقوق یا اموال شخص ثالث لطمه وارد کند، فرد میتواند با استناد به قانون آیین دادرسی کیفری، اعتراض ثالث نسبت به آراء دادگاه کیفری را مطرح کرده و خواستار بررسی مجدد رأی شود.
در صورتی که رأی غیابی موجب تضییع حقوق شخص ثالث شود، او میتواند اعتراض ثالث نسبت به حکم غیابی را به دادگاه صادرکننده رأی ارائه دهد تا موضوع مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد.
گاهی شخص ثالث برای حمایت از یکی از اصحاب دعوا و حفظ منافع خود، به صورت تبعی نسبت به رأی صادرشده اعتراض میکند. این نوع اعتراض جنبه حمایتی دارد و با رضایت طرف اصلی همراه است.
چنانچه حکم فرجامی صادره از دیوان عالی کشور، حقوق شخص ثالث را تضییع کند، امکان اعتراض ثالث نسبت به حکم فرجامی وجود دارد تا دیوان موضوع را مجدداً مورد بررسی قرار دهد.
در مواردی که رأی داوری به زیان شخص ثالث صادر شده باشد و او در فرآیند داوری حضور نداشته باشد، میتواند اعتراض ثالث نسبت به رأی داور را در دادگاه صالح مطرح کند.
اگر آرای صادره از شورای حل اختلاف به حقوق شخص ثالث صدمه وارد کند، او مجاز است اعتراض ثالث نسبت به رأی شورای حل اختلاف را در دادگاه مربوطه اقامه نماید.
مطابق ماده ۱۴ آییننامه حج و اوقاف و امور خیریه، در صورتی که رأی صادره از شعب تحقیق اداره اوقاف موجب تضییع حقوق شخص ثالث شود، او میتواند اعتراض ثالث نسبت به رأی اداره اوقاف را طرح کند.

اگرچه در ظاهر، اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری مشابه به نظر میرسند، اما از نظر ماهیت، نحوه طرح، مرجع رسیدگی و تشریفات قانونی تفاوتهای قابلتوجهی دارند. در ادامه به مهمترین تفاوتهای میان این دو نوع اعتراض ثالث میپردازیم:
در اعتراض ثالث اصلی، شخص ثالث مستقیماً دعوایی را علیه محکومله و محکومعلیه رأی قطعی مطرح میکند. این اعتراض بهطور مستقل اقامه میشود و هدف آن، بررسی مجدد رأی صادره است.
اما در اعتراض ثالث طاری، شخص ثالث پس از آنکه دعوای جدیدی علیه او اقامه شد و یکی از طرفین به رأیی استناد کرد که به ضرر اوست، به عنوان دفاع در همان دعوا به آن رأی اعتراض میکند.
اعتراض ثالث اصلی نیازمند تقدیم دادخواست رسمی با رعایت تمام شرایط قانونی است.
در مقابل، در اعتراض ثالث طاری معمولاً نیازی به تقدیم دادخواست نیست، مگر در صورتی که دادگاه صادرکننده رأی معترضعنه از نظر درجه بالاتر از دادگاهی باشد که دعوا در آن مطرح شده است.
در اعتراض ثالث اصلی، رسیدگی دقیقاً مانند یک دعوای نخستین انجام میشود و تمام مراحل دادرسی (ابلاغ، لایحه، جلسات رسیدگی و صدور رأی) رعایت میگردد. اما اعتراض ثالث طاری چنین تشریفاتی ندارد و معمولاً به عنوان بخشی از همان دعوای جاری بررسی میشود.
اعتراض ثالث طاری نوعی دفاع محسوب میشود و به همین دلیل تابع تشریفات پیچیده دادرسی و هزینههای معمول آن نیست. در مقابل، اعتراض ثالث اصلی یک دعوای مستقل است و مانند سایر دعاوی حقوقی مستلزم پرداخت هزینه دادرسی و رعایت قواعد شکلی است.
در اعتراض ثالث اصلی، مرجع صالح برای رسیدگی، همان دادگاهی است که رأی قطعی معترضعنه را صادر کرده است. اما اعتراض ثالث طاری در همان دادگاهی رسیدگی میشود که دعوای فعلی در آن مطرح است، حتی اگر دادگاه دیگری رأی قبلی را صادر کرده باشد.
اگرچه در ظاهر، اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری مشابه به نظر میرسند، اما از نظر ماهیت، نحوه طرح، مرجع رسیدگی و تشریفات قانونی تفاوتهای قابلتوجهی دارند. در ادامه به مهمترین تفاوتهای میان این دو نوع اعتراض ثالث میپردازیم:
در اعتراض ثالث اصلی، شخص ثالث مستقیماً دعوایی را علیه محکومله و محکومعلیه رأی قطعی مطرح میکند. این اعتراض بهطور مستقل اقامه میشود و هدف آن، بررسی مجدد رأی صادره است.
اما در اعتراض ثالث طاری، شخص ثالث پس از آنکه دعوای جدیدی علیه او اقامه شد و یکی از طرفین به رأیی استناد کرد که به ضرر اوست، به عنوان دفاع در همان دعوا به آن رأی اعتراض میکند.
اعتراض ثالث اصلی نیازمند تقدیم دادخواست رسمی با رعایت تمام شرایط قانونی است.
در مقابل، در اعتراض ثالث طاری معمولاً نیازی به تقدیم دادخواست نیست، مگر در صورتی که دادگاه صادرکننده رأی معترضعنه از نظر درجه بالاتر از دادگاهی باشد که دعوا در آن مطرح شده است.
در اعتراض ثالث اصلی، رسیدگی دقیقاً مانند یک دعوای نخستین انجام میشود و تمام مراحل دادرسی (ابلاغ، لایحه، جلسات رسیدگی و صدور رأی) رعایت میگردد. اما اعتراض ثالث طاری چنین تشریفاتی ندارد و معمولاً به عنوان بخشی از همان دعوای جاری بررسی میشود.
اعتراض ثالث طاری نوعی دفاع محسوب میشود و به همین دلیل تابع تشریفات پیچیده دادرسی و هزینههای معمول آن نیست. در مقابل، اعتراض ثالث اصلی یک دعوای مستقل است و مانند سایر دعاوی حقوقی مستلزم پرداخت هزینه دادرسی و رعایت قواعد شکلی است.
در اعتراض ثالث اصلی، مرجع صالح برای رسیدگی، همان دادگاهی است که رأی قطعی معترضعنه را صادر کرده است. اما اعتراض ثالث طاری در همان دادگاهی رسیدگی میشود که دعوای فعلی در آن مطرح است، حتی اگر دادگاه دیگری رأی قبلی را صادر کرده باشد.
اعتراض ثالث یکی از مهمترین راهکارهای قانونی برای حمایت از حقوق اشخاصی است که در یک دعوا یا در جریان اجرای حکم، به نحوی از انحاء متضرر شدهاند. در این میان، دو نوع از این نهاد حقوقی بیش از بقیه مورد استفاده قرار میگیرد: اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث اجرایی. در ادامه به بررسی تفاوتهای اساسی میان این دو نوع اعتراض میپردازیم:
اعتراض ثالث اصلی معمولاً پس از صدور حکم و پیش از اجرای آن مطرح میشود. در این حالت، شخص ثالث معتقد است که رأی صادرشده بین دو طرف دیگر، حقوق او را تحت تأثیر قرار داده یا موجب تضییع آن شده است. اما اعتراض ثالث اجرایی زمانی مطرح میشود که فرآیند اجرای حکم آغاز شده و اجرای آن به طور مستقیم به حقوق یا اموال شخص ثالث لطمه وارد میکند.
در اعتراض ثالث اصلی، شخص ثالث باید با تقدیم دادخواست به دادگاهی که رأی معترضعنه را صادر کرده است، اعتراض خود را اعلام کند. در حالیکه در اعتراض ثالث اجرایی، مرجع رسیدگی معمولاً واحد اجرای احکام دادگاه صادرکننده رأی است که مسئول اجرای حکم میباشد.
هدف از اعتراض ثالث اصلی، تجدید رسیدگی به رأیی است که بدون حضور شخص ثالث صادر شده و موجب تضییع حق او گردیده است.
اما هدف از اعتراض ثالث اجرایی، جلوگیری از اجرای حکمی است که در مرحله اجرا، به حقوق شخص ثالث آسیب میزند؛ در واقع، این اعتراض بیشتر جنبه اعمالی و حمایتی دارد تا ماهوی.
اعتراض ثالث اصلی یک دعوای مستقل محسوب میشود و مانند سایر دعاوی حقوقی نیازمند رعایت تشریفات قانونی و پرداخت هزینه دادرسی است. اما اعتراض ثالث اجرایی در قالب یک درخواست اجرایی مطرح میشود و بیشتر جنبه اداری و اجرایی دارد تا قضایی.
در صورت پذیرش اعتراض ثالث اصلی، ممکن است رأی معترضعنه نقض یا اصلاح شود. اما در اعتراض ثالث اجرایی، اثر اعتراض معمولاً توقف یا اصلاح عملیات اجرایی است تا از تضییع حقوق شخص ثالث جلوگیری گردد.

اگر شخصی در دادگاه دعوای اثبات مالکیت طرح کرده باشد و دادگاه پس از رسیدگی، رأی به نفع او صادر کند، اما شخص دیگری بعداً متوجه شود که این رأی حقوق مالکانه او را تضییع کرده است، میتواند با طرح اعتراض ثالث اصلی نسبت به آن رأی اقدام نماید. در این حالت، شخص ثالث باید دادخواست خود را به همان دادگاهی که رأی معترضعنه را صادر کرده است تقدیم کند تا دادگاه مجدداً موضوع را بررسی کند.
گاهی ممکن است در یک دعوای جدید، شخصی برای اثبات ادعای خود به رأیی استناد کند که پیشتر درباره اثبات مالکیت صادر شده است. برای مثال، اگر آقای «الف» در دعوای خود به طرفیت «ب»، رأی قطعی سابقی مبنی بر اثبات مالکیت صادره به نفع «ج» را به عنوان مستند دعوا ارائه دهد و این رأی به ضرر «ب» باشد، در این صورت «ب» میتواند نسبت به آن رأی اعتراض ثالث طاری مطرح نماید. در این نوع اعتراض، نیازی به تقدیم دادخواست مستقل نیست و اعتراض در جریان همان دعوای فعلی بررسی میشود.
اعتراض ثالث کیفری یکی از راهکارهای قانونی برای حمایت از حقوق اشخاصی است که در فرآیند دادرسی کیفری یا تصمیمات مراجع قضایی، حقوق مادی یا معنوی آنها متضرر شده است. بر اساس تبصره ۲ ماده ۴۱۸ قانون آیین دادرسی کیفری، هر شخصی که از تصمیم بازپرس، دادستان یا دادگاه در خصوص اشیاء و اموال موضوع جرم متضرر شود، میتواند طبق مقررات مربوط، نسبت به آن تصمیم اعتراض کند؛ حتی اگر آن تصمیم یا رأی از نظر ماهوی، قابل اعتراض نباشد. به عبارت دیگر، اعتراض ثالث کیفری به اشخاصی اجازه میدهد که در جریان پرونده کیفری دخالتی نداشتهاند اما تصمیم قضایی اتخاذشده در مورد اموال یا حقوق آنها صادر شده است، بتوانند با طرح اعتراض از حقوق خود دفاع کنند.
طبق مقررات یادشده، مرجع رسیدگی به اعتراض ثالث کیفری بسته به مقام صادرکننده تصمیم متفاوت است:
اگر بازپرس تصمیمی اتخاذ کرده باشد، مرجع رسیدگی به اعتراض، دادگاه صالح خواهد بود.
اگر تصمیم از سوی دادگاه بدوی صادر شده باشد، مرجع رسیدگی به اعتراض، دادگاه تجدیدنظر استان است.
این نوع اعتراض نقش مهمی در صیانت از حقوق اشخاص ثالث در پروندههای کیفری دارد و مانع از تضییع حقوق افرادی میشود که بدون حضور یا اطلاع آنها، تصمیمی درباره اموالشان گرفته شده است.
در دعوای اعتراض ثالث، دو گروه اصلی وجود دارند که به عنوان طرفین دعوا شناخته میشوند: معترض ثالث و معترض علیه. هر یک از این طرفین ویژگیها و شرایط قانونی خاص خود را دارند که در ادامه به آنها میپردازیم.
برای اینکه فرد بتواند به عنوان معترض ثالث وارد دعوا شود، باید شرایط زیر را دارا باشد:
معترض باید فرد ثالث باشد
معترض نباید قبلاً در همان دعوا نقشی ایفا کرده باشد. بر اساس ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، وارد ثالث و مجلوب ثالث نمیتوانند به عنوان معترض ثالث دعوا کنند، زیرا وارد ثالث در مقام خواهان و مجلوب ثالث در مقام خوانده است و بنابراین قابلیت طرح اعتراض ثالث را ندارند.
معترض باید ذینفع باشد
قانونگذار در ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، ملاک خلل به حقوق شخص ثالث را برای طرح اعتراض ثالث تعیین کرده است. این بدان معناست که معترض باید نسبت به دعوا ذینفع واقعی باشد و رأی صادره حقوق او را متضرر کرده باشد تا بتواند اعتراض خود را اقامه نماید.
معترض علیه فرد یا افرادی است که طرف دعوای اعتراض قرار میگیرند و میتوانند محکوم له یا محکوم علیه دعوا باشند.
اگر معترض علیه فرد واحد باشد، اقامه دعوا ساده است و پیچیدگی چندانی ندارد.
اگر معترض علیه چند نفر باشند، معترض ثالث با دو حالت مواجه میشود:
دعاوی قابل تجزیه: معترض ثالث میتواند تنها علیه افرادی که میخواهد دعوا اقامه کند، اقدام کند و از بقیه صرف نظر نماید.
دعاوی غیرقابل تجزیه و تفکیک: معترض ثالث نمیتواند افراد را تفکیک کند و باید اعتراض خود را نسبت به تمام معترض علیهها مطرح نماید.
یکی از نکات مهم در اعتراض ثالث، زمان طرح دعوا است. اعتراض شخص ثالث معمولاً قبل از اجرای حکم مورد اعتراض قابل طرح است. با این حال، در برخی موارد نیز امکان اعتراض بعد از اجرای حکم وجود دارد، به شرط آنکه ثابت شود حقوقی که مبنای اعتراض است، به دلایل قانونی ساقط نشده باشد. به عبارت دیگر، دعوی اعتراض ثالث محدود به مهلت زمانی مشخصی نیست و تا زمان اجرای حکم و حتی پس از آن، در صورت تحقق شرایط قانونی، امکان طرح اعتراض وجود دارد. این ویژگی، حمایت گستردهتری از حقوق اشخاص ثالث فراهم میکند و مانع تضییع حقوق آنها میشود.
برای اینکه دادخواست اعتراض ثالث مورد پذیرش دادگاه قرار گیرد، لازم است نکات زیر بهدقت رعایت شوند:
قید نام و مشخصات معترض ثالث
در ابتدای دادخواست باید نام، نام خانوادگی، شماره شناسنامه، کد ملی و نشانی کامل معترض ثالث ذکر شود.
قید نام و مشخصات معترض علیهها
تمامی افرادی که طرف دعوای اعتراض قرار میگیرند، باید با مشخصات کامل در دادخواست آورده شوند.
تعیین موضوع دعوا
باید دقیقاً مشخص شود که موضوع دعوی اعتراض ثالث چیست و نسبت به کدام رأی یا حکم اعتراض صورت میگیرد.
ذکر جهات اعتراض
دلایل و علتهایی که باعث طرح اعتراض ثالث شدهاند، باید بهصورت روشن و مستند در دادخواست ذکر شود.
تعیین خواسته و بهای آن
معترض باید خواسته خود را مشخص کند و در صورت نیاز، بهای خواسته را نیز در دادخواست قید نماید.
ذکر ادله و مستندات
تمامی ادله، اسناد و مدارک که حمایتکننده دعوی اعتراض ثالث هستند، باید در متن دادخواست آورده شود.
پیوست کردن اسناد و مدارک
رونوشت یا تصویر اسناد و مدارکی که در متن دادخواست ذکر شدهاند، باید به دادخواست پیوست شود.
با رعایت این نکات، دادخواست اعتراض ثالث به صورت کامل و قانونی تنظیم شده و احتمال پذیرش آن توسط دادگاه افزایش مییابد.
اعتراض ثالث راهکار قانونی برای شخصی است که در دعوا دخالت نداشته اما رأی صادره به حقوق او آسیب رسانده است.
اعتراض ثالث شامل: اصلی، طاری، اجرایی، کیفری، و اعتراض ثالث به اثبات مالکیت میباشد.
اعتراض ثالث اصلی دعوای مستقل است و نیاز به دادخواست دارد، اما اعتراض ثالث طاری بهصورت دفاع ضمنی در دعوای جاری مطرح میشود و معمولاً دادخواست مستقل لازم ندارد.
فردی که ذینفع است و پیش از این در دعوا نقشی نداشته باشد، میتواند به عنوان معترض ثالث وارد دعوا شود.
طبق ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، وارد ثالث و مجلوب ثالث نمیتوانند اعتراض ثالث کنند.
معترض علیه، فرد یا افرادی است که طرف دعوای اعتراض قرار میگیرند و میتوانند محکوم له یا محکوم علیه باشند.
اعتراض ثالث محدود به مهلت خاصی نیست و تا قبل و حتی پس از اجرای حکم، در صورت تحقق شرایط قانونی، امکانپذیر است.
اعتراض ثالث اصلی در دادگاهی که رأی قطعی را صادر کرده، و اعتراض ثالث طاری در دادگاهی که دعوا در آن مطرح است رسیدگی میشود.
خیر، معمولاً نیاز نیست مگر اینکه دادگاه صادرکننده رأی معترضعنه از نظر درجه بالاتر باشد.
اعتراض ثالث اصلی مانند دعوای مستقل هزینه دادرسی دارد، اما اعتراض ثالث طاری معمولاً مشمول هزینه دادرسی نمیشود.
شخص ثالث میتواند حتی پس از صدور رأی قطعی، در صورتی که حقوقش تضییع شده باشد، درخواست بازنگری و اصلاح رأی را ارائه دهد.
دادخواست باید شامل مشخصات طرفین، موضوع دعوا، جهات اعتراض، خواسته، ادله و اسناد مستند باشد.
بله، اعتراض ثالث اجرایی زمانی مطرح میشود که اجرای حکم به حقوق شخص ثالث آسیب وارد میکند.
در صورت رد اعتراض، رأی معترضعنه بدون تغییر اجرا میشود، اما شخص ثالث میتواند در چارچوب قانون از طرق دیگر مانند فرجام اقدام کند.
شخص ثالث میتواند در صورتی که رأی یا دستور اداری حقوق او را تضییع کرده باشد، اعتراض ثالث خود را طبق مقررات دیوان عدالت اداری ارائه دهد.